خبرگزاری فارس: علامه طباطبایی(ره) آن قدر زندگی محقرانهای داشت که حتی اگر طلبهای برای طرح سؤال به در خانهاش مراجعه میکرد، او را به داخل دعوت نمیکرد؛ این عدم دعوت علامت تعجب بزرگی بود که علامه بعدها به آن پاسخ داد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، علامه سید محمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر ارزنده «المیزان» و عالمی عارف بود، وی علاوه بر تبحر در فلسفه، تفسیر و کلام در بسیاری از علوم دیگر سرآمد بود، بعد از تحصیل مقدمات در زادگاهش تبریز، به نجف اشرف رفته و از محضر اساتید بزرگی هم چون آیات نایینی، کمپانی، اصفهانی و بادکویهای بهره برد.
او زندگیش را صرف تحقیق و تدریس کرد و موفق به تالیف دهها جلد کتاب و پرورش شاگردانی شد که همانند ستاره در عالم علم و معرفت میدرخشند.
این عالم ربانی سرانجام در صبح یکشنبه هجدهم محرم الحرام سال 1402 هجری قمری برابر با بیست و چهارم آبان 1360 شمسی در سن 81 سالگی در شهر قم دیده از جهان فرو بست، مدفن شریفش در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) قرار دارد.
مردی بزرگ در خانهای کوچک
«... ایشان میفرمودند: این سه درس فلسفه، اخلاق و تفسیر را شروع کردم، قیافه روحانیای که تازه از روستا به شهر آمده را در ذهن خود مجسم کنید، با یک عمامه کرباسی سرمهای رنگ چنین شخصی مدعی ایجاد انقلابی در یک حوزه است، چه اندازه امکانات مادی در اختیار دارد؟ نشانهاش یک منزل در اتاقی است که آن را در مقابل ماهی 80 تومان اجاره کرده است، فرزند برومند آن مرد، در این جا حضور دارد و به خاطر دارد که در چه خانه کوچک و محقری بزرگ شده است، خانهای که حتی مرحوم علامه نمیتوانست دوستانش را در آن جا پذیرایی کند، چون از نظر امکانات بسیار محدود بود.
اوایل آشنایی با استاد از رفتارشان خیلی تعجب میکرد. گاهی مجبور میشدم به خاطر جواب گرفتن برای سوالی که برایم پیش میآمد، دو دست خود را بر دو طرف در گذاشته، سرشان را بیرون میآوردند و به سوال من گوش میدادند و پاسخ میگفتند، گاه این سوال برایم مطرح میشد؛ چرا استاد از من نمیخواهند که به داخل منزل بروم، بعدها که آشنایی من با ایشان بیشتر شد و گاهی اتفاق میافتاد که میتوانستم به داخل منزلشان بروم، متوجه موضوع شدم، ایشان فرمود: اگر من کار کنم و روزی سی ریال مزد بگیرم، برای من گواراتر است از این که به خانه کسی بروم و اظهار حاجتی کنم و وابستگی به بیتی یا شخصیتی پیدا کنم.
مدتها زندگی استاد از حقالتألیف کتابهایشان اداره میشد، سالها مبالغ هنگفتی مقروض بودند و نزدیکان ایشان حتی دامادشان مرحوم قدوسی از این موضوع اطلاع نداشت، با آن وضع مادی و با آن امکانات بسیار محدود و در غربت و ناشناختگی میخواست تحولی عظیم در فرهنگ کشور و جهان اسلام ایجاد کند.
وضع معیشتی علامه طباطبایی(ره)
آیتالله سیدمحمد حسینی تهرانی، یکی از شاگردان علامه، درباره وضع معیشتی استاد مینویسد: «... ممّر معاش ایشان و برادرشان از کودکی، منحصر بود به یک قطعه زمین زراعی و قریه شادآباد تبریز که از نیاکان، به عنوان ارث منتقل شده بود، علامه میفرماید: این ملک 270 سال است که ملک مطلق آبا و اجداد ما بوده است و یگانه وسیله ارتزاق از راه کشاورزی است و اگر مورد غضب و تعدی واقع میشد، به کلی رشته معاش ایشان گسسته میشد و در مضیقه واقع میشدند.
ایشان به هیچ وجه سهم امام قبول نمیکردند و معلوم است که در صورت فقدان منافع فلاحت و زراعت که عایدشان میشد، وضع معیشت وی از یک طلبه ساده هم پایینتر میبود. چون آن طلبه، اگر چه از وطنش برایش مقرری نرسد، لااقل از سهم امام استفاده میکند، تازه آن منافع کشاورزی هم در صورت وصول فقط به اندازه تامین احتیاجات ضروری زندگی با نهایت صرفهجویی و قناعت بود.
:: بازدید از این مطلب : 649
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2